بیماری زوال بلوط و اهمیت آن
پذیرفته شده برای پوستر
نویسندگان
1تبریز-اسفهلان - کوی باغزار پلاک 164
2استاد دانشگاه
چکیده
وسعت جنگلهای ارسباران قبل از دخالت انسان164000 هکتار بوده ولی در حال حاضر به 90000 هکتار رسیده است. گونه-های بلوط، ممرز، ، افرا و گیلاس وحشی از گونههای غالب جنگلهای ارسباران هستند. بیماری زوال ابتدا به صورت مرگ انفرادی یا تک گیر درختان در یک عرصه قابل مشاهده می باشد که پس از ظهور علائم زوال و خشکیدگی، بیماری به صورت اپیدمی در محدوه وسیعی از جنگل گسترش مییابد. درختان آلوده در یک محدوده زمانی 3 الی 5 ساله به طور کامل خشک میشوند. بر اساس تئوری مانیون (Manion, 1991) عوامل مختلفی در زوال و نابودی درختان بلوط نقش دارند که این عوامل به سه دسته 1- عومل مستعدکننده (predisposing)، 2- عومل تحریک کننده (Inciting)، 3- عوامل کمک کننده و موثر (Contributing) تقسیم میشوند. شیوع بیماری زوال بلوط در ایران برای اولین بار در سال 1387 از جنگل های استان ایلام گزارش گردید و از آن تاریخ تا به امروز این بیماری از استان های لرستان، فارس و کهکیلویه و بویر احمد از روی بلوط و از استان گرگان روی درختان آزاد و بلند مازو گزارش گردیده است و عامل آن قارچ Biscogniauxia mediterranea از خانواده Xylariaceae معرفی گردیده است. بیماری نوظهور زوال بلوط یک تهدید جدی برای گونههای بلوط در جنگلهای بلوط ایران به شمار میرود. بررسی-های مقدماتی انجام گرفته در ایران گونه Biscogniauxia mediterranea را به عنوان عامل بیماری معرفی کرده است. قاسمی و همکاران در سال 1395 با بررسی هایی که در جنگل های بلوط ارسباران انجام دادند عامل بیماری پوسیدگی ذغالی بلوط (Biscogniauxia mediterranea) را با استفاده از آغازگرهای اختصاصی و بررسی ویژگی های مورفولوژیکی در این منطقه ردیابی کردند و بیماری زایی عامل بیماری را در شرایط گلخانه اثبات کردند.
کلیدواژه ها
موضوعات